عذر خواهی از دخترم
سلام برفین من از دست خودم ناراحتم
اومدم جبران کنم یه مدت هم نتم خراب بود بعد اون نوبت لب تاب تازه بعد اون بسورد وبلاگ اما همه چی درست شد اومدم جبران کنم
از دوستای مهربونمون هم معذرت سولماز جون و دختر خاله جون و...
دختر یکی یدونه ام الان شما 2سال و1 ماه و 11 روزته شانسی چه رند در اومد هههههههههه
تو این مدت حرف زدنت کامل شده به طور کامل باهام حرف میزنی هر کاری که میکنی میایی به من توضیح میدی واسه هر کاری از من اجازه میگیری خداییش زبونت اینقد شیرینه که تو هر شرایطی باشم با نت صدای نازت منو جذب خودت میکنی الهی مامان فدات بشه عدودک (همون عروسک خودمون البته به زبون برفین)
صبح ها میگی مامان ابل(اول)جییش بیریم دوبانه(صبحانه)
مامان:چی میخوری برفینم
برفین:چایی سیلین (شیرین)مبالاد(مربا)نووووووون بعدشم میگی اووووم
نوش جونت دختر نازم بعد صبحانه میایی گردنمو ببل(بغل)میکنی و با اون لبای شیره ایت بوسم میکنی میگی :میسی منم که جلو بابایی کلی ادا در میارم و کله صبحی حالشو میگیرم خدا میدونه اون موقع کجای آسمونا دارم سیر میکنم
وقتی هم که میبینی بابایی لباش آویزون شده میری ببل باباجی
5 شنبه ها میری کلاس ایروبیک و موسیقی و کلی کیف میکنی و واسه منم میایی کج وکوله توضیح میدی