رفته بودیم در در
سللللللللللللللللللللللام من اومدم با یه عالمه عکس اومدم ما رفته بودیم یکی از شهرستانهای تبریز خییلی خوش گذشت با یه عالمه پشه که همشون منو بوس میکردنو جای لباشون میموند رو من آشنا شدم حالا اینجا خوب بود اونها هم فهمیده بودن چه دختر شیرینی دارم حالا نوبت شیطونی های دخترمه که همه جا میرفت از جمله صندق عقب موتور ماشین و کلی گشت در باغهای فامیلهایی که تا حالا ندیده بودیمشون اینم از منو بابایی دارم موهاشو میکنم که حوصله ام سر نره تازه اگه بره جیغ میزنم و مامانی که همیشه آویزونشم دیگه تو ماشین سر جای خودم نمیشینم سر پا نانای میکنم داشتیم میرفتیم افطاری تو باغ میبینید من...
نویسنده :
مامان الناز
12:26